♥آران عزیزم ♥آران عزیزم، تا این لحظه: 12 سال و 14 روز سن داره
باران عزیزمباران عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

★آران و باران کوچولووووووووووووو★

9 ماهگی همراه با عید

            سلام عزیز دلم عیدت مبارک باشه قربونت برم من فردا صبح عیده ساعت 8.44 دقیقه عزیزم ایشالا قدمت خیر باشه که 100 البته هم خیرو خوشی میاره میگن سالی که نکوست از بهارش پیداست تو هم داری بهار میایی             و دل همه روووووووووووووووو شاد میکنی اول از همه دل من و بابایی شادددددددددددد میشه بعدشم مامان بابای ما که نوه دار میشن البته مامانی بابایی من که بیشتر از همه چون اولین نوه شونه اونم از دختر ته تغاریشون اخریه زودتر نوه دارشون کرد البته مامانی بابایی باباهم خیلیییییییییی خوشحالن چون نوه پسریشونه با اینکه...
29 اسفند 1390

مامان یکم ناراحته

سلام عزیز دلم خوبی فدات شم عزیزم دیگه کم کم داره روز موعود نزدیک میشه و تو میا تو بغل من قربونت برمممممممم هفته دیگم که عیده قبلشم یعنی 27 باید برم دکتر که بهم بگه تو فروردین کی بیام خودمم یکم کارم مونده باید انجام بدم  دیگه تمومه از اینکه داری میای خیلییییییییییی خوشحالم ولی چند روزه الکییییییی دلم گرفته حالم خوب نیست میخوام گریه کنم یه جورایی استرس دارم که میدونم واسه زایمانه و طبیعیه از هر کی پرسیدم میگفتن ماهم قبل زایمان استرس داشتیم میترسیدیم به خدا توکل کن توام دعا کن مامان جون ایشالا همه چی به خوبی تموم شه  تازه وقتی به بابایی گفتم ناراحت شد گفت بریم مسافرت حال و هوات عوض بشه ولی دکتر...
22 اسفند 1390

مامان بد قول

                        سلام عزیز دلم پسر خوشگل میدونم دیر اومدم ولی کلی خبر دارم و با دستای پر اومدم اول از همه اینکه بلاخره دوشنبه اخرین کلاسم بود و نقاشیم تموم شد و کارمو تحویل دادم و ترم اخرم با خوبی بدی هاش تموم شد هورااااااااااااااااااااااااا دوم از اینکه دوباره رفتم دکتر میدونی که چون رفتم توی 8 ماهم باید هر 2 هفته 1 بار برم دکتر رفتم سونوگرافی تو بهش نشون دادم و دکتر مهربونم عکسای قشنگتو دید و وزن وقدتم دید و گفت همه چییییییییی خوب و عالیه اگه همنجوری پیش بری ایشالا پسر خوشگلتون توپول مو...
19 اسفند 1390

کوچولوی من

سلام عزیز دلم امروز خوشحالم خونه خاله که بودم هر کی منو دید کلییییییییی ذوق کرد گفت واییییییی چقدر شکمت بزرگتر شده اخه تا چند وقت پیش هر کی منو میدید میگفت بهت نمیخوره 6.7 ماهه باشی خیلی جمع و جوری تازه که رفتی تو 8 ماه دیگه کامل مشخص شده تازه توهم برای اولین بار جلو همه انقدر تکون خوردی که نگو اخه قبلا تا تکون میخوردی هر کسیو صدا میکردم که بیاد ببینه یهو تو آروم میشدی     ولی امروز همه نگات کردن ذوق کردن تازه مامان جونم انقدر قربون صدقت رفت که نگو ماشالا عزیزم انقدر محکم لگد میزنی  من پرت میشم یه ور دیگه:)))) منم خودم خیلی خوشحالم الانم همش داری تکون میخوری من و بابایی هم ذوق میکنیم عشق من بیااااا...
8 اسفند 1390

تولد بابا سامان:))))))))

  سلام عزیز دلمممممممممممممممم خوبی قربونت بشم اول از همه اینکه 6 اسفند تولد باباجون بوددددددددد به سلامتی بابایی ٣٠ رو فوت کردو وارد ٣١ شد رفتم براش کیک خریدم البته میخواستم براش تولد بگیرم ولی با این شرایطم واقعا نمیتونستم بعدشم اینکه بابایی دیر اومد خسته بود منم فقط میخواستم براش سورپرایز بشه یه کیک کوچولو وکادوخریدمو دو نفره تولد گرفتیم نه نههههههههه ببخشید شمام بودی کوچولوی من یه تولد سه نفره اینم عکسه کیک بابا ساماننننننننننننننن دیگه یکم عجله ای شد اخه کلاس بودم بعدشم رفتم خرید خسته شدم جای همه خالی خیلی خوش مزه بود   دوم از همه رفتم دکتر گفتم خیلی دلم سفت میشه و ه...
8 اسفند 1390

زود بیا دیگههههههههههه

سلام قربونت برم مننننننننن مامانیییییییی دلم برات تنگ شدهههههههههه بود میدونم دیر اومدم ولی باورررررررر کن کلی کار داشتم نقاشیمو باید تموم میکردم ولی این هفته اخرین کلاسم بود هوراااااااااااااااااا فقط میمونه ١٥ اسفند که تحویل کارمه ولی نمیدونی انقدر دلم و کمرم درد میکنه که نگوووووووووو همشم ترش میکنم که چقدرم بدههههه وای وای از او بدتر بد خوابم شدم یا بی موقع میخوابم مثلا ٤.٥ صبح یا بی موقع بلند میشم اخه قشنگه من پس کی این فروردین میاد تا رو ماهتو ببینیم دلمون آب شد برات همش میگم این جوگولی چه شکلیه چه قدریه کشتی من و بابا رو عزیزممممممممم خیلی منتظرتیم راستی خوشگلم میدونی شنبه تولده باباجونههههههههه ٦ ا...
5 اسفند 1390
1